«لا إشکال فی نجاسة الغلاة و الخوارج و النواصب و أما المجسمة و المجبرة و القائلین بوحدة الوجود من الصوفیة إذا التزموا بأحکام الإسلام فالأقوى عدم نجاستهم إلّا مع العلم بالتزامهم بلوازم مذاهبهم من المفاسد؛ ... و اما معتقدان به وحدتوجود از صوفیه اگر ملتزم به احکام اسلام باشند نجس نیستند مگر با علم به اینکه ملتزم به مفاسد ملازمات عقیدتی خود میباشند» (العروةالوثقی، فصل فی النجاسات، العنوان الثامن، مسألة2)
طبق این فتوای صاحبعروه (که معتقدان به یکی از مهمترین عقائد عرفانی را در کنار نجاساتی چون بول و غائط و سگ و خوک نشانده) باورمندان وحدتوجود اگر ملتزم به ملازمات فاسدهی این نظریهی صوفیانه باشند، کافر تلقی شده و نجس محسوب میگردند.
فقهایی که بر کتاب شریف عروه، حاشیه دارند عمدتاً رد و خلافی ذیل این مسأله ندارند و میتوان گفت با صاحبعروه همداستانند. از عروهی چهارحاشیهای که در آن، سه محشی «خویی، اراکی و گلپایگانی» چنینند (ط إسماعیلیان، ج1 ص54) تا عروهی پانزدهحاشیهای (ط جـماعـةالـمدرسین، ج1 ص145-146) و همچنین حاشیهعروههای متفرقه (صادق الروحانی، ج1 ص41 و...)