از امام صادق(ع): «إن الله تبارک و تعالى لیبدأ بأهل قبر الحسین علیهالسلام قبل أهل عرفات ثم یخاطبهم بنفسه؛ خدای تبارکوتعالی به مجاوران قبر سیدالشهداء(ع) قبل از حاجیان عرفات، عنایت نموده و خود، خطابشان میکند» (کاملالزیارات ص318)
از اسماعیل دولابی: «امام حسین، تجلی خداست. در حدیث هست که کسی که آن حضرت را با معرفت زیارت کند و یا در روز عرفه زیارت کند یخالطه الله بنفسه خداوند بنفسه با آن زائر، مخلوط میشود. این عبارت را هیچیک از علما جرأت نکرده است باز کند و تشریح نماید» (ماهنامهی خیمه، شمارهی اول، جرعهنوش جام عشق اهلبیت)
سبحانه و تعالى عما یقولون علواً کبیراً. قابل درک که خدایشان غیر از خدای مسلمین باشد! بُتی با لب و ابرو، دست و بازو! با آغوش باز، در بستر نیاز! شائقان، مبهوت و عاشقان، مخلوط! اجزاء داشته باشد که با مجنون آمیزد و ذرات که در معجون ریزد! اما چگونه میتوان با رونوشتی سفیهانه، حدیثی اختراع کرده و سپس ادعا نمود که هیچیک از علما، جرأت نکرده آن را شرح کند؟
مگر همهی اخبار اختراعات روایی عوام، به سمع و نظر علما میرسد؟ و مگر بر فرض رسید، مورد اعتنایشان قرار میگیرد؟ سکوت عالم دربارهی روایتی جعلی، آیا از عدم جرأت تفسیر، ناشی میشود؟
خطاب به مریدانش: «أ فمن یهدی إلى الحق أحق أن یتّبع أمّن لا یهدّی إلا أن یهدی فما لکم کیف تحکمون» (سورةیونس آیة35)