در این زمینه، تعابیر مختلفی در کتب فقهیه وارد شده که چه بسا متضاد نیز باشند لذا توصیه میشود دو ملاک «پنهانیوآشکاری جوهرهی صدا» و «بلندیوآهستگی صدا به مفهوم عرفی» هر دو با هم لحاظ شود. به این بیان که در موارد جهر (مثل نماز صبح) صدا را در حد متعارف، بلند کرده و جوهرهی صدا را آشکار نماید و در موارد اخفات (مثل نماز ظهر) جوهرهی صدا را آشکار نکرده و با صدای عرفاً آهسته بخواند.
اگر صدای ذاتی او غلیظ و خشن است در حدی که بدون آشکاری جوهره نیز صدای او عرفاً بلند، محسوب میشود به پنهانی جوهره اکتفا نکرده و صدا را تا حد عرفی، آهسته نماید. کاری هم به صداهای پیرامون خود نداشته باشد و آهستگیوبلندی را قطعنظر از آن لحاظ کند.
درخصوص نظر عرف نیز باید به این نکته توجه کرد که منظور از اصطلاح «عرف»، در کتب فقهی، نظرات مختلف اینوآن نیست بلکه منظور، دیدگاه غالب مردم است که معمولاً بهصورت پیشفرض در اذهان همگان یا اکثر افراد هست و تشخیصش کار پیچیدهای نیست. «عرف» به لحاظ لغوی از ریشهی (ع ر ف) است به معنای «شناخت» و هرچه که نوع مردم، با آن آشنایی دارند و بهآسانی میشناسند، امری عرفی، تلقی میگردد.
بلندیوآهستگی صدا نیز مفهومی ساده و در سطح فهم عموم است و پیچیدگی خاصی ندارد فلذا تشخیص آن، برای مکلف، ممکن و میسر میباشد.