از هارونبنخارجة روایت شده که امام صادق(ع) فرمود: «إنّ العباد ثلاثة قوم عبدوا الله عزوجل خوفاً فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله تبارکوتعالى طلب الثواب فتلک عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عزوجل حباً له فتلک عبادة الأحرار و هی أفضل العبادة؛
عابدان و پرستشگران سهدستهاند. گروهی خدای عزوجل را از سر ترس پرستیدند که آن، عبادت بردگان است. و گروهی خدای تبارکوتعالی را به خواست ثواب پرستیدند که آن، عبادت کارگران است. و گروهی خدای عزوجل را از سر دوستی و حبّ به او پرستیدند که آن، عبادت آزادگان است و برترین عبادت» (الکافی ج2 ص84)
عنایت متصوفان و عرفانمسلکان به این روایت یا امثال آن، معروف است درحالیکه ملاحظاتی پیرامون آن وجود دارد:
1.سند روایت، شامل هارونبنخارجة است که احتمال تعدد و تشابه اسمی دربارهاش مطرح است (رجالالطوسی ص318 ر2و4) و این امر میتواند موجب تشکیک در توثیق مربوطه (رجالالنجاشی ص437) گردد. همچنین بعضی از مرویات منتسب به هارونبنخارجة، خالی از غرابت و اشکال نیست (وسائلالشیعة، کتاب الصوم، أبواب أحکام شهر رمضان، باب3 ح14 و باب16 ح2و4)
2.در این روایت، عبادتکنندگان به سهقسم مجزا تقسیم شدهاند. قومی چنین و قومی چنان، با مرزبندی مشخص که قسیم یکدیگرند. درحالیکه میدانیم دستکم، بخشی از پرستشگران (اگر نگوییم همهی آنان) در عبادتشان حالت تفکیکی با نیت مجزا نداشته و انگیزهشان از طاعت، تلفیقی است، هم دوری از عذاب است و هم کسب ثواب. این اشخاص در کجای این تقسیمبندی جای میگیرند؟
3.اگر عبادةخوفاً و عبادةطمعاً، عبادت برتر نیست و عبادةحباً، مجزای از آندو و برترین است پس شایسته که خداوند در کتاب خود که بنیان هدایت است، امر به آن نماید و در مقابل، عبادةخوفاًوطمعاً را چندان تحویل نگیرد. این درحالی است که در کتاب خدا، این تقسیمبندی مشاهده نشده و در عوض، ذکر فراوان از بهشت و دوزخ آمده است. اگر نباید طمع و خوف کنیم پس اینهمه ذکر جنة و نار چرا؟ اینهمه تحریک و تهییج به چه وجه؟
4.با عبارات قرآنی ذیل چه کنیم؟
«ما أنا بباسط یدی إلیک لأقتلک إنی أخاف الله رب العالمین» سورةالمائدة آیة28
«و نطمع أن یدخلنا ربنا مع القوم الصالحین» سورةالمائدة آیة84
«قل إنی أخاف إن عصیت ربی عذاب یوم عظیم» سورةالأنعام آیة15
«و لاتفسدوا فی الأرض بعد إصلاحها و ادعوه خوفاً و طمعاً» سورةالأعراف آیة56
«إن أتبع إلا ما یوحى إلی إنی أخاف إن عصیت ربی عذاب یوم عظیم» سورةیونس آیة15
«إن فی ذلک لآیة لمن خاف عذاب الآخرة ذلک یوم مجموع له الناس» سورةهود آیة103
«و لنسکننکم الأرض من بعدهم ذلک لمن خاف مقامی و خاف وعید» سورةإبراهیم آیة14
«یخافون ربهم من فوقهم و یفعلون ما یؤمرون» سورةالنحل آیة50
«یخافون یوماً تتقلب فیه القلوب و الأبصار» سورةالنور آیة37
«إنا نطمع أن یغفر لنا ربنا خطایانا أن کنا أول المؤمنین» سورةالشعراء آیة51
«و الذی أطمع أن یغفر لی خطیئتی یوم الدین» سورةالشعراء آیة82
«یدعون ربهم خوفاً و طمعاً و مما رزقناهم ینفقون» سورةالسجدة آیة16
«ذلک یخوف الله به عباده یا عباد فاتقون» سورةالزمر آیة16
«و ترکنا فیها آیة للذین یخافون العذاب الألیم» سورةالذاریات آیة37
«و لمن خاف مقام ربه جنتان» سورةالرحمن آیة46
«کلا بل لایخافون الآخرة» سورةالمدثر آیة53
«إنا نخاف من ربنا یوماً عبوساً قمطریراً» سورةالإنسان آیة10
«و أما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى» سورةالنازعات آیة40
و...
در تعارض یکروایت با آیاتی از قرآن، آیا آیات را بهدلیل مخالفت با روایت، به دیوار بکوبیم یا بالعکس؟
5.روایات فراوانی وجود دارد که مضمونش حاوی بیان اجر برخی اعمال خیر است. کتاب ارزشمند ثوابالأعمال (شیخ صدوق) با بیان صدها روایت، در این رابطه، قابل توجه است. در کتب روایی دیگر نیز روایات متعددی وجود دارد که به اجر بعضی کارها پرداخته است. اینها برای چیست؟ آیا بیان اجرت کارهای خیر در روایات ائمهی طاهرین سلاماللهعلیهمأجمعین، دعوت به کارگری نیست؟