پرسش و پیام

برای ارسال پیام یا پرسش از طریق نرم‌افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید

در غیر این صورت می‌توانید با ایمیل ذیل در ارتباط باشید



جستجو


سایت‌های دینی
مؤسسه‌ی تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف

مؤسسه‌ی امام صادق علیه‌السلام

مرکز آل البیت علیهم‌السلام

مرکز الأبحاث العقائدیة

أسئلة الشیعة

جناب سید علی حسینی سیستانی

جناب سید موسی شبیری زنجانی

جناب شیخ حسین وحید خراسانی

جناب شیخ یدالله دوزدوزانی

جناب شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی

جناب سید محمد سعید حکیم

جناب سید محمد حسینی شاهرودی

جناب سید صادق حسینی شیرازی

جناب سید صادق حسینی روحانی

جناب سید علی حسینی میلانی

جناب شیخ حسن میلانی

جناب سید جعفر سیدان

جناب محمدرضا حکیمی

پایگاه‌های اسلامی

دارالحدیث
هذیان می‌فرمایند! « مثالب نواصب، خلفاء و طواغیت « نوشتارها « سیصدوسیزده امیر
2148بازدید

هذیان می‌فرمایند!

رسول‌خدا(ص) در بستر، پنج‌شنبه‌ی قبل از رحلت:

«عن ابن‌عباس أنه قال یوم الخمیس و ما یوم الخمیس ثم جعل تسیل دموعه... قال قال رسول‌الله صلّى‌الله‌علیه‌وسلّم ائتونی بالکتف و الدواة (أو اللوح و الدواة) أکتب لکم کتاباً لن تضلوا بعده أبداً فقالوا إن رسول‌الله صلّى‌الله‌علیه‌وسلّم یهجر؛

از ابن‌عباس روایت شده که گفت: روز پنج‌شنبه و چه روز پنج‌شنبه‌ای! و اشک‌های‌ش روان گردید... سپس گفت: رسول‌خدا(ص) فرمود: کتف نوشتنی و جوهردانی (یا لوح نوشتنی و جوهردانی) به من بدهید تا نوشتاری برای‌تان بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نشوید. اما آنان گفتند: رسول‌خدا(ص) هذیان می‌گوید» (صحیح‌مسلم ج5 ص76 روایت اول)

«عن ابن‌عباس قال لما حضر رسول‌الله صلّى‌الله‌علیه‌وسلّم و فى البیت رجال فیهم عمربن‌الخطاب فقال النبی صلّى‌الله‌علیه‌وسلّم هلم أکتب لکم کتاباً لا تضلون بعده فقال عمر إن رسول‌الله صلّى‌الله‌علیه‌وسلّم قد غلب علیه الوجع و عندکم القرآن حسبنا کتاب الله؛

از ابن‌عباس روایت شده که گفت: رسول‌خدا(ص) در بستر رحلت بود و مردانی من‌جمله عـُمـَر در آن خانه بودند. پس پیامبر(ص) فرمود: چیزی بیاورید تا نوشتاری برای‌تان بنویسم که بعد از آن، گمراه نشوید. اما عمر گفت: درد بیماری، بر رسول‌خدا(ص) چیره شده و قرآن، نزد شما هست و کتاب خدا، ما را کافی است» (صحیح‌مسلم ج5 ص76 روایت دوم)

در نقل اول، کلامی که از زبان اصحاب آمده «یهجر؛ هذیان می‌گوید» است. اما در نقل دوم، تعبیر، «قد غلب علیه الوجع؛ درد بیماری بر او چیره گشته» است. البته تعبیر «چیرگی درد بر بیمار»، از «هذیان‌گویی» ملایم‌تر است اما قابل توجه اینکه در نقل اول، نام عمر نیست ولی در نقل دوم هست! به‌راستی چرا؟ جز اینکه خواسته‌اند خلیفه‌ی محبوب‌شان به‌جای «پیامبر هذیان می‌گوید»، گفته باشد: «جناب آقای پیامبر محترم، هذیان می‌فرمایند»؟!



ارسال آدرس این صفحه به ایمیل دیگران

درباره‌ی 313 امیر
حکایت «313 امیر» حکایت مؤمنانی است که در شب سرد و تاریک غیبت کبرای ولیّ والاشأن خود «عجّل الله تعالی فرجه الشریف» مشعل یاد او را بر دل‌های خود، فروزان کرده‌اند تا خستگی ناشی از ظلم ظالمان و جهل جاهلان، آنان را در مسیر علم به «حقائق دین مبین» و عمل خالصانه به آن، سست نکند

بزرگ‌مردانی که در کوران وقایع و طوفان حوادث، بر سر عهد و پیمان‌شان با خالق‌شان «تقدّست اسمائه» باقی اند و در برابر حیل شیاطین جن و انس، در تبدیل و تحریف دین خدا و نهادن بدعت‌ها در آن، ذره‌ای از «قول ثابت» خود فرو ننشسته‌اند

همان اولیاء خدا که در طلیعه‌ی قیام قائم آل محمّد «صلی الله علیه و آله و سلم» به او می‌پیوندند و هرکدام، بر فوجی از مؤمنان، «امیر» می‌گردند تا بنیان‌های توحید ناب و تعبد خالص را علی‌رغم امیال کافران «دل»خواه‌گرا، در سراسر جهان، نهاده نمایند

آری! همان‌ها را می‌گویم که زمینی بر زمین دیگر، فخر می‌کند که بدان و آگاه باش امروز یکی از آن 313 امیر، پای بر من گذاشت همان‌طور که نگارنده‌ی این سطور، فخر می‌کند که نام والای آنان را بر پایگاه اطلاع‌رسانی خود، نهاده است و بیشتر فخر خواهد کرد اگر توفیق یابد، تحت لوای یکی از آن 313 امیر، به نهضت حضرت بقیّةالله الاعظم «ارواحنا فداه» خدمتی نماید

..لو ادرکته لخدمته ایّام حیاتی...

Design and program by alireza
2007 - 2024