در بعضی رسالهها، تعریف «أعلم» (در مراجع تقلید) را چنین گفتهاند: «از تمام مجتهدهای زمان خود، حکم خدا را بهتر بفهمد» (توضیحالمسائل مراجع، حاشیهی مسألهی2)
حسب مکتب موسوم به «مخطئة» (که منسوب به مشهور یا اجماع شیعه است) خداوند را در هر مسألهای، حکمی هست که مجتهد، چه به آن اصابت کند و چه خیر، آن حکم بر سر جای خود است. برداشت و استنباط مجتهد، تغییری در واقع حکم، ایجاد نمیکند و حکم، مستقل از نظر او میباشد. او تلاش علمی و اجتهاد فقهی میکند که نهایتاً ممکن است به حق برسد و ممکن است نرسد.
اگر نتیجهی کار علمی او و فتوایش، در عالم واقع، با حکم واقعی خدا، برابر در آمد که چه بهتر وگرنه در خطای خود، معذور است و عذرش مقبول و...
با این لحاظ، باید پرسید در تعریف فوق، منظور از «حکم خدا را بهتر بفهمد» چیست؟ اگر در میان فتاوای متفاوت در یک مسأله، آن تکحکم حقیقی خداوند، معلوم باشد که نیاز به تقلید نیست و همان حکم واقعی، اخذ و عمل میشود. و اگر معلوم نباشد (کما یقولون) پس چگونه یک فرد غیرفقیه، میتواند تشخیص دهد بین فقها، کدامشان آن تکحکم واقعی را فهمیده و بقیه به خطا رفتهاند؟
همچنین در مقیاسی کلیتر چطور میتوان گفت فلان فقیه، به لحاظ کمّی، بیشتر به واقع، اصابت کرده و فلان فقیه، کمتر؟ استناد به استحسان و مانند آن یا کثرت انطباق فتاوای فلان فقیه بر سلیقهی افراد متفرقه که ملاک علمی، تلقی نمیشود. شاید هم منظور از «حکم خدا» در تعریف فوقالذکر، آن تکحکم نیست و مطلب دیگری، منظور میباشد و...
به نظر میرسد جهت منع از سوءبرداشت، بهتر باشد تعریف فوق را بدین نحو، اصلاح کنند: «اعلم، آن فقیهی است که در طریق استنباط حکم خدا، علمیتر و مستندتر، استدلال میکند»
ملاحظه میشود که در این تعریف، نظر به مقصد و نتیجه نیست بلکه به راه و روش و اتقان در رویه، اهمیت داده شده است. اتقانی که نه مثبوت در لوح محفوظ که امری ملموس و قابل سنجش است و اهل علم، با حضور مستقیم و عوام، با پرسش از آنان میتوانند نسبت به آن، گمان یا اطمینان، حاصل نمایند.