پرسش و پیام

برای ارسال پیام یا پرسش از طریق نرم‌افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید

در غیر این صورت می‌توانید با ایمیل ذیل در ارتباط باشید



جستجو


سایت‌های دینی
مؤسسه‌ی تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف

مؤسسه‌ی امام صادق علیه‌السلام

مرکز آل البیت علیهم‌السلام

مرکز الأبحاث العقائدیة

أسئلة الشیعة

جناب سید علی حسینی سیستانی

جناب سید موسی شبیری زنجانی

جناب شیخ حسین وحید خراسانی

جناب شیخ یدالله دوزدوزانی

جناب شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی

جناب سید محمد سعید حکیم

جناب سید محمد حسینی شاهرودی

جناب سید صادق حسینی شیرازی

جناب سید صادق حسینی روحانی

جناب سید علی حسینی میلانی

جناب شیخ حسن میلانی

جناب سید جعفر سیدان

جناب محمدرضا حکیمی

پایگاه‌های اسلامی

دارالحدیث
شبهه در بی‌کرانی اکرام الهی به لحاظ عبارتی از دعای حج « اراده، ربوبیت و افعال الهی « پرسش‌ها « سیصدوسیزده امیر
2453بازدید

شبهه در بی‌کرانی اکرام الهی به لحاظ عبارتی از دعای حج

در یکی از دعاهای ماه رمضان (موسوم به دعای حج) می‌خوانیم: «و أسألک أن تکرمنی بهوان من شئت من خلقک و لا تهنی بکرامة أحد من أولیائک» آیا اکرام خدا به ما باید با خوارکردن شخص دیگری همراه باشد؟ آیا اگر خدا یکی از اولیای خودش را اکرام کرد یعنی ما را خوار کرده است؟ آیا از خزانه‌ی لطف خدا چیزی کم می‌شود که در آن واحد، هم به من و هم به دیگری اکرام کند؟

در مقام پاسخ، می‌توان گفت گرچه خزائن رحمت الهی، بی‌کران و به خواست و اراده‌ی اوست و بدون محدودیت و هر مقدار که بخواهد و به هرکس و هرشکل که اراده کند می‌تواند اکرام کند لکن اراده‌ی الهی به‌نحو گزاف و بی‌مبنا نبوده و در مجرای حکمت بالغه‌اش جاری می‌شود. همان حکمت که نظام ربوبیت و اداره‌ی جهان به وضعی که هست، تحت سیطره‌ی آن قرار دارد.

یکی از قواعد حاکم بر عالم هم این است که وقتی نعمتی به کسی می‌رسد کسان دیگر نسبت به او، محروم تلقی شده و از حیث این نعمت معین، عقب‌تر قرار می‌گیرند و از این رو ممکن است دچار خواری شوند (ولو نسبی) مثلاً وقتی کسی از حیث مالی، داراتر می‌شود، قدرت خریدش به نسبت میانگین اجتماع، بالاتر می‌رود و در مجموع اقتصاد جامعه، کسان دیگری به نسبت او ضعیف‌تر شده و قدرت خریدشان کمتر می‌شود.

از طرفی آنچه که عقلاً برای انسان در درجه‌ی اول اهمیت قرار دارد، سعادت و کرامت خودش است نه دیگران (حب ذات) لذاست که به خدا عرضه می‌کنیم ما را در هر صورت، اکرام کن خواه موجب خوار شدن کسان دیگری بشود، خواه نشود، اما اگر از اولیاء خود، کسی را خواستی اکرام کنی این‌طور نباشد که من خوار گردم و به من هم کرامت متناسب، عنایت نما.

همین که از خدا می‌خواهیم با اکرام اولیاءش ما را هم اکرام کند دلالت بر عظمت و بی‌کرانی خزانه‌ی رحمت خدا دارد که با اکرام اولیاء، تمام نمی‌شود و بازهم برای ما باقی بوده و قابل درخواست است.

پس مسأله، مسأله نفی عظمت خزانه‌ی کرامت خدا نیست بلکه مسأله‌ی حقائق تکوینی موجود در خلائق است که دست‌کم در برخی موارد، اکرام کسی و عدم اکرام دیگری، موجب خواری دومی می‌گردد و وجود همین برخی موارد، کافی است که در دعا، آن‌طور گفته شود.



ارسال آدرس این صفحه به ایمیل دیگران

درباره‌ی 313 امیر
حکایت «313 امیر» حکایت مؤمنانی است که در شب سرد و تاریک غیبت کبرای ولیّ والاشأن خود «عجّل الله تعالی فرجه الشریف» مشعل یاد او را بر دل‌های خود، فروزان کرده‌اند تا خستگی ناشی از ظلم ظالمان و جهل جاهلان، آنان را در مسیر علم به «حقائق دین مبین» و عمل خالصانه به آن، سست نکند

بزرگ‌مردانی که در کوران وقایع و طوفان حوادث، بر سر عهد و پیمان‌شان با خالق‌شان «تقدّست اسمائه» باقی اند و در برابر حیل شیاطین جن و انس، در تبدیل و تحریف دین خدا و نهادن بدعت‌ها در آن، ذره‌ای از «قول ثابت» خود فرو ننشسته‌اند

همان اولیاء خدا که در طلیعه‌ی قیام قائم آل محمّد «صلی الله علیه و آله و سلم» به او می‌پیوندند و هرکدام، بر فوجی از مؤمنان، «امیر» می‌گردند تا بنیان‌های توحید ناب و تعبد خالص را علی‌رغم امیال کافران «دل»خواه‌گرا، در سراسر جهان، نهاده نمایند

آری! همان‌ها را می‌گویم که زمینی بر زمین دیگر، فخر می‌کند که بدان و آگاه باش امروز یکی از آن 313 امیر، پای بر من گذاشت همان‌طور که نگارنده‌ی این سطور، فخر می‌کند که نام والای آنان را بر پایگاه اطلاع‌رسانی خود، نهاده است و بیشتر فخر خواهد کرد اگر توفیق یابد، تحت لوای یکی از آن 313 امیر، به نهضت حضرت بقیّةالله الاعظم «ارواحنا فداه» خدمتی نماید

..لو ادرکته لخدمته ایّام حیاتی...

Design and program by alireza
2007 - 2024