صحت جماعت، پشت امامی که خود را عادل نمیداند اما مأمومین، وی را عادل دانسته و اقتدا کردهاند، مورد اختلاف فقهی بوده و آراء در آن، متعارض است.
طبق یک نظر، انجام نماز جماعت توسط چنین کسی گرچه به لحاظ تکلیفی، حرام و گناه نیست لکن به لحاظ وضعی، نماز جماعت نبوده و فرادا میباشد. به این معنی که نباید آثار فقهی جماعت را بر چنین نمازی بار کند. مثلاً درخصوص شکیات، باید احکام شکیات فرادا را لحاظ کند و اگر قصد امامت هم نماید لغو است و...
«إذا لم یحرز الإمام من نفسه العدالة فجواز ترتیبه آثار الجماعة لا یخلو من إشکال بل الأقوی عدم الجواز و فی کـونـه آثماً بذلک إشکال و الأظهر العدم» (منهاجالصالحین، الوحیدالخراسانی ج2 ص248)
طبق نظر دیگر، چنین کسی به صرف اینکه مأمومین، وی را عادل میدانند میتواند امامت کرده و آثار جماعت را هم بر این نماز، بار نماید. چون ملاک صحت جماعت، عادلبودن امام از نظر خودش نیست و عادلدانستهشدن از دیدگاه مقتدی، برای صحت جماعت کفایت میکند.
«یجوز تصدی الإمامة لمن لا یحرز من نفسه العدالة مع اعتقاد المأمومین عدالته بل یجوز له ترتیب آثار الجماعة أیضاً علی الأظهر» (منهاجالصالحین، السیستانی ج1 ص271)
البته این نکته هم جای توجه دارد که در مطلب اول، از اینکه امام چنین جماعتی، نباید آثار فقهی جماعت را بر این نماز بار کند، سخن به میان آمد اما دربارهی اعلام موضوع به مأمومین، الزامی ملاحظه نمیگردد. بلکه اگر این اعلام، موجب نقصان شأن وی و یا اشاعهی منکر شود، خود میتواند مورد اشکال فقهی باشد که البته بیان آن، مجال دیگری میطلبد.