پرسش و پیام

برای ارسال پیام یا پرسش از طریق نرم‌افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید

در غیر این صورت می‌توانید با ایمیل ذیل در ارتباط باشید



جستجو


سایت‌های دینی
مؤسسه‌ی تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف

مؤسسه‌ی امام صادق علیه‌السلام

مرکز آل البیت علیهم‌السلام

مرکز الأبحاث العقائدیة

أسئلة الشیعة

جناب سید علی حسینی سیستانی

جناب سید موسی شبیری زنجانی

جناب شیخ حسین وحید خراسانی

جناب شیخ یدالله دوزدوزانی

جناب شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی

جناب سید محمد سعید حکیم

جناب سید محمد حسینی شاهرودی

جناب سید صادق حسینی شیرازی

جناب سید صادق حسینی روحانی

جناب سید علی حسینی میلانی

جناب شیخ حسن میلانی

جناب سید جعفر سیدان

جناب محمدرضا حکیمی

پایگاه‌های اسلامی

دارالحدیث
نهی از فراوانی خنده و امر به شادی در چهره « اخلاق فردی، معاشرت اجتماعی « پرسش‌ها « سیصدوسیزده امیر
2203بازدید

نهی از فراوانی خنده و امر به شادی در چهره

در یکی از سایت‌ها آمده: «شهید ثانی در جواب یکی از دوستان‌ش که از او موعظه و نصیحتى خواست‏، فرموده است: من عمل به آنچه شهید اوّل برای برخی از خواص‌ش بیان کرده است را برای‌ت بازگو می‏کنم... از قهقهه و خنده بپرهیز زیرا غفلت بیاورد و دل را بمیراند» در این مورد اگر روایاتی از معصومین(ع) رسیده بفرمایید و اینکه تفاوت این با «المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه» چیست؟

در آخرین روایت از باب «الدعابة و الضحک» کتاب شریف الکافی، چنین وارد شده که حضرت یحیی‌بن‌زکریا(ع) گریه می‌کرد و نمی‌خندید اما حضرت عیسی‌بن‌مریم(ع) هم می‌خندید و هم گریه می‌کرد و کار عیسی(ع) از کار یحیی(ع) بهتر بود (الکافی ج2 ص665 ح20)

آن چه در بعضی از روایات، نفی یا نهی شده، مطلق خنده نیست بلکه کثرت خنده است. براساس روایات همان باب، می‌توان کثرت خنده را موجب بیرون‌ریختن ایمان، دانست (ص665 ح14) و همچنین موجب آبروریزی (ص664 ح11) و میراننده‌ی دل و آب‌کننده‌ی دین، بسان حلّ نمک در آب (ص664 ح6)

و اما از لحاظ کیفی، خنده‌ی مؤمن را «تبسم» (ص664 ح5) و «قهقهه» را از شیطان دانسته‌اند (ص664 ح10) و درباره‌ی آن، امر به گفتن «اللّهم لا تـَمقـُتـنی؛ خدایا مرا دشمن مدار» وارد شده است (ص664 ح13). خنده‌ی رسول خدا(ص) نیز «تبسم» گزارش شده (أمالی‌الطوسی ص522) که همین امر، می‌تواند مصداق «بشره فی وجهه؛ شادی در چهره» تلقی گردد.



ارسال آدرس این صفحه به ایمیل دیگران

درباره‌ی 313 امیر
حکایت «313 امیر» حکایت مؤمنانی است که در شب سرد و تاریک غیبت کبرای ولیّ والاشأن خود «عجّل الله تعالی فرجه الشریف» مشعل یاد او را بر دل‌های خود، فروزان کرده‌اند تا خستگی ناشی از ظلم ظالمان و جهل جاهلان، آنان را در مسیر علم به «حقائق دین مبین» و عمل خالصانه به آن، سست نکند

بزرگ‌مردانی که در کوران وقایع و طوفان حوادث، بر سر عهد و پیمان‌شان با خالق‌شان «تقدّست اسمائه» باقی اند و در برابر حیل شیاطین جن و انس، در تبدیل و تحریف دین خدا و نهادن بدعت‌ها در آن، ذره‌ای از «قول ثابت» خود فرو ننشسته‌اند

همان اولیاء خدا که در طلیعه‌ی قیام قائم آل محمّد «صلی الله علیه و آله و سلم» به او می‌پیوندند و هرکدام، بر فوجی از مؤمنان، «امیر» می‌گردند تا بنیان‌های توحید ناب و تعبد خالص را علی‌رغم امیال کافران «دل»خواه‌گرا، در سراسر جهان، نهاده نمایند

آری! همان‌ها را می‌گویم که زمینی بر زمین دیگر، فخر می‌کند که بدان و آگاه باش امروز یکی از آن 313 امیر، پای بر من گذاشت همان‌طور که نگارنده‌ی این سطور، فخر می‌کند که نام والای آنان را بر پایگاه اطلاع‌رسانی خود، نهاده است و بیشتر فخر خواهد کرد اگر توفیق یابد، تحت لوای یکی از آن 313 امیر، به نهضت حضرت بقیّةالله الاعظم «ارواحنا فداه» خدمتی نماید

..لو ادرکته لخدمته ایّام حیاتی...

2007 - 2024