اینکه گاه ذکری، اثر مطلوب را ندارد میتواند به چند وجه برگشت کند.
اولین وجه، وجه سند و صحت انتساب ذکر به معصوم(ع) است. یعنی ممکن است آن ذکر و دعا و اثر مورد ادعا، حقیقتاً از لسان مبارک معصوم(ع) صادر نشده و مثلاً جعلی باشد. واضح است که ذکر ساختگی که مثلاً فلان راوی از خود درآورده و به معصوم(ع) بسته، لزوماً مورد تأیید معصوم(ع) نبوده و اثر مدعایی را ندارد. در این مقام، نیازمند بررسی سندی و رجالی هستیم.
وجه دیگر، وجه دلالت و درایت در فهم روایت است. گاه ممکن است روایت حاوی ذکر، صحیحالسند بوده و به صدورش اطمینان حاصل شود اما مضمون آن روایت، عمیق و دقیق بوده و نیازمند تأمل و تحقیق باشد. لذا اگر فردی کوتهنظر، روایت را ببیند و در آن، تأمل مدققانه نکند ممکن است برداشت سطحی و ناقص، داشته و نتایج نادرستی بگیرد. وقوع اشتباه در فهم روایت، چه در روش انجام و چه در نتایج و آثار، ممکن و متوقع است.
بهعنوان مثال، فرضاً در روایتی وارد شده صدبار خواندن فلان ذکر، حین نماز، بهمان اثر را دارد. شخص، نمازش را خوانده و شروع به این ذکر میکند، درحالیکه آنچه در روایت آمده، حین نماز است و نه بعد نماز و تفسیر «حین» به «بعد»، محل تأمل و نیازمند اثبات است.
مثال دیگر، خلط اوقات شرعی با مفاهیم عرفی امروزی است. مثلاً اگر در روایتی وارد شده که از لحظهی نیمهشب تا یکساعت، دعا در نماز، مستجاب است، ممکن است کسی فکر کند منظور، از ساعت دوازده تا یک بامداد است! درحالیکه در فقه، مفهوم نیمهشب، تعریف شده که در بسیاری از موارد، با ساعت دوازده، برابر نیست. همچنین مفهوم «یکساعت» در این روایت، باید با بینش فقهی، بررسی و معلوم شود.
وجه دیگر، خطای در تطبیق مصداق است. فرضاً روایت ذکر، هم به لحاظ سند، ثابت بوده و هم به لحاظ دلالت، واضح و بیابهام، اما فرد ذاکر، در تطبیق مورد و مصداق، خطا کرده و از فضیلت مطلب، محروم میگردد.
بهعنوان مثال، فرضاً در روایت موثق وارد شده که سهبار گفتن فلان ذکر، بلافاصله بعد از غروب آفتاب، بهمان اثر را دارد و دلالت روایت و مفهوم آن هم روشن است. اما شخص که از سامانهی اذان رسانههای رسمی، بیخبر است تصور میکند زمان اعلامی برای اذان مغرب، همان غروب آفتاب است و...
وجه دیگر، آثار متضادّ اعمال میباشد. اذکاری که به دست ما رسیده و آثاری برای آنها ذکر گردیده، ممکن است با نظر صِرف و قطعنظر از سایر اعمال و آثارشان بوده باشد. بهعبارتی فلان ذکر «بهخودیخود» بهمان اثر را دارد اما مانع هم نمیشود که اگر عمل دیگری از انسان سر بزند و آن عمل، اثر خلاف و ضدّ این را داشته باشد، اثر عمل، اثر ذکر را مخدوش کند.
بهعنوان مثال، دربارهی دعایی، گفته شده موجب وسعت رزق است. کسی این دعا را بادقت و با رعایت همهی شرایطش میخواند اما در عین حال، والدینش را آزار داده و حق شرعیشان را رعایت نمیکند. اگر اثر آزار والدین، نقصان در رزق باشد و اثر آن دعا، وسعت در رزق، نهایتاً کدام اثر، مقدم شده و غالب میگردد؟ آیا ممکن نیست اثر دعای خیر با اثر عمل شرّ، خنثی گردد؟