خداوند تعالی میفرماید: «و الفجر و لیال عشر؛ سوگند به سپیدهدم و سوگند به شبهای دهگانه» (الفجر آیة1-2) با اقتباس از این دو آیه، تعبیر «دههی فجر» ساخته شده و برای ایامی در تقویم شمسی به کار رفته است. لکن از حیث تفسیری و روایی، مطلب به شکل دیگری است.
در تفسیر «لیال عشر؛ شبهای دهگانه» اقوالی بیان شده و بعض مفسرین صریحاً آن را به «دههی ذیحجه» تفسیر کردهاند (تفسیرالقمی ج2 ص419). بعض محدثین نیز این قول را ارجح دانسته و ذیل آیهی مبارکه، فرمودهاند: «یعنی العشر من ذیالحجة...؛ منظور، دههی ذیحجه است...» (بحارالأنوار ج55 ص140) کمااینکه در باب «روزهی دههی ذیحجة و دعا در آن» به این آیهی مبارکه، اشاره کردهاند (بحارالأنوار ج94 ص120)
بین دههی اول ذیحجه و ماه مبارک رمضان، شباهتهایی وجود دارد. هر دو به عید، ختم میشوند گرچه در یکی، عید، خارج است و در دیگری، داخل. در هر دو، موضوع روزه مطرح است گرچه در یکی، روزه واجب است و در دیگری نیست لکن در تشویق بر روزهی 9روز اول این دهه (بعضاً یا کلاً) روایاتی وارد شده است (وسائلالشیعة، کتاب الصوم، أبواب الصوم المندوب، باب18و23)
روز نهم (عرفه) به فضیلت و شرافت، مشهور است و در روایتی وارد شده حضرت صادق(ع) فرمود: «من لم یغفر له فی شهر رمضان لم یغفر له إلی قابل إلا أن یشهد عرفة؛ کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، دیگر تا سال آینده، بخشیده نخواهد شد، مگر عرفه را شاهد باشد» (الفقیه ج2 ص61)
در یکی از تفاسیر اخیر که بر جزء سیام قرآن کریم نوشته شده، دربارهی آیهی «و لیال عشر» از تفسیر ابوالفتوح رازی نقل میکند که رسولخدا(ص) فرمود: «سرور همهی ماهها، ماه رمضان و اعظم آنها ذیحجه است. افضل ایام دنیا، روزهای دهگانهی ذیحجه است. دوستترین زمان نزد خداوند، ماههای حرام و محبوبترین آنها، ذیحجه و محبوبترین روزهای این ماه، دههی اول است.
هیچ ایامی پاکتر و پاکیزهتر نزد خدا از ایام ماه ذیحجه نیست و اجر هیچ عملی در هیچ وقتی از کار خیری که در دههی نخستین این ماه انجام شود بیشتر نیست...» و در ادامه میگوید: «و همچنین روزهی یکروز از این دهه را با روزهی یکسال و عبادت در یکشب آن را با احیاء شب قدر برابر شمردند و...» (تفسیر نوین، محمدتقی شریعتی ص171)
با این حساب، آیا مناسب نیست بگوییم دههی فجر، ماه رمضان ثانی است؟