پرسش و پیام

برای ارسال پیام یا پرسش از طریق نرم‌افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید

در غیر این صورت می‌توانید با ایمیل ذیل در ارتباط باشید



جستجو


سایت‌های دینی
مؤسسه‌ی تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف

مؤسسه‌ی امام صادق علیه‌السلام

مرکز آل البیت علیهم‌السلام

مرکز الأبحاث العقائدیة

أسئلة الشیعة

جناب سید علی حسینی سیستانی

جناب سید موسی شبیری زنجانی

جناب شیخ حسین وحید خراسانی

جناب شیخ یدالله دوزدوزانی

جناب شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی

جناب سید محمد سعید حکیم

جناب سید محمد حسینی شاهرودی

جناب سید صادق حسینی شیرازی

جناب سید صادق حسینی روحانی

جناب سید علی حسینی میلانی

جناب شیخ حسن میلانی

جناب سید جعفر سیدان

جناب محمدرضا حکیمی

پایگاه‌های اسلامی

دارالحدیث
ازدواج موقـت در «نظـام حقوق زن در اسلام» « متعه، شهـوت « پرسش‌ها « سیصدوسیزده امیر
پرسش‌ها » متعه، شهـوت »
3109بازدید

ازدواج موقـت در «نظـام حقوق زن در اسلام»

آیا همه‌ی آن‌چه در کتاب «نظـام حقوق زن در اسلام» (مطهری) در دفاع از متعه آمده صحیح است؟

نگاه کتاب مزبور به مقوله‌ی متعه، با وجود قوت نسبی، خالی از اشکال نیست و جای نقد و بررسی دارد:

1.«...فلسفهی ازدواج موقـت، عدم آمادگی یا عدم امکان طرفین یا یک طرف برای ازدواج دائم است...» (ص65)

این فلسفه از کجا و به استناد کدام دلیل معتبر شرعی، ثابت شده است؟ کدام‌یک از ادله‌ی اثبات شرعیت متعه، محدود و مقید به چنین قیودی هست؟

2.«...فقهای شیعه می‌گویند هدف ازدواج دائم، تولید نسل است و هدف ازدواج موقـت، استمتاع و تسکین غریزه است...» (ص70)

اگر فقها، چنین هدف‌هایی را برای ازدواج دائم و موقـت منظور کرده‌اند پس چرا در ازدواج دائم، اجازه‌ی جلوگیری از بارداری، داده شده است؟ چرا ازدواج مـوقـت بدون رابطه و استمتاع را صحیح دانسته و ارضای جـنسی و تسکین غریزه را شرط صحت متـعه نمی‌دانند؟

3.«...در این جهت نمی‌توان تردید کرد که ادیان آسمانی عموماً بر ضد هوس‌رانی و هواپرستی قیام کرده‌اند...» (ص77)

آیا دین مقدس اسلام، بر ضد مطلق هوس‌رانی، قیام کرده است یا بر ضد هوس‌رانی‌ی که خلاف شرع و به نحو حرام باشد؟ در تفکر صوفی‌گرایانه‌ی عرفانی، ریاضت ارزش است و لذت، ضد ریاضت، اما در تفکر فقاهتی اسلامی، ملاک، حلیت و حرمت است و نه ریاضت و مخالفت با لذت. تلذذ فراوان و هوس‌رانی، مادام که در چارچوب مشروع و در فرمول فقهی باشد مورد تأیید است و عادی‌ترین لذت، فراتر از آن، مطرود.

4.«...در اسلام آدم ذواق یعنى کسى که هدفش این است که زنان گوناگون را مورد کامجویى و چشش قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفى شده است. ما آنجا که راجع به طلاق بحث می‌کنیم مدارک اسلامى این مطلب را نقل خواهیم کرد...» (ص77)

اگر ذواق‌بودن، به جهت موجب طلاق بودن، نهی شده باشد دیگر نمی‌توان به‌سادگی آن را به بحث ازدواج موقـت نیز تعمیم داد چون متعه، طلاق نداشته و اساس آن بر مدت است. از این جهت، ممکن است ذواق‌بودن در آن، بلامانع باشد.

5.«...از نظر اسلام، تمام غرائز اعم از جـنسى و غیره باید در حدود اقتضاء و احتیاج طبیعت، اشباع و ارضاء گردد. اما اسلام اجازه نمی‌دهد که انسان، آتش غرائز را دامن بزند و آنها را به‌شکل یک عطش پایان‌ناپذیر روحى درآورد...» (ص77-78)

حدود اقتضاء کجاست؟ احتیاج طبیعت دیگر چیست؟ اسلام در کدام آیه یا روایت، چنین سخنانی بیان کرده است؟

6.«...ائمه‌ی اطهار که پاسداران دین مبین هستند به‌خاطر اینکه این سنت اسلامی، متروک و فراموش نشود آن را ترغیب و تشویق فراوان کردند. امام جعفرصادق(ع) می‌فرمود: یکى از موضوعاتى که من هرگز در بیان آن، تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است...» (ص81-82)

روایتی به این شکل در مصادر حدیثی ما دیده نمی‌شود. مشابه آن وجود دارد که آن هم به صراحت، مربوط به متعةالحج است و نه متعةالنساء و ازدواج موقـت (وسائل‌الشیعة ج1 ص457)

7.«...آنجا که ائمه‌ی اطهار، مردان زن‌دار را از این کار منع کرده‌اند به اعتبار حکمت اولى این قانون است. خواسته‌اند بگویند این قانون براى مردانى که احتیاجى ندارند وضع نشده است. همچنان که امام کاظم علیه‌السلام به على بن یقطین فرمود: تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بى‌نیاز کرده است...» (ص82)

طبق نقل‌های تاریخی، علی بن یقطین موقعیت اجتماعی و سیـاسی ویژه‌ای داشته (وزارت در دستگاه خلافت و...) که طبعاً چنین موقعیتی اقتضای احتیاط و عدم ورود در مسائل حاشیه‌ساز دارد. سخن امام(ع) در این نقل، می‌تواند بر همین امر، حمل شود. در پایان همان باب که روایت ابن‌یقطین، در آغاز آن است روایتی وارد شده که به جواز متعه حتی با داشتن همسر اشاره دارد. (وسائل‌الشیعة، کتاب النکاح، أبواب المتعة، باب5)



ارسال آدرس این صفحه به ایمیل دیگران

درباره‌ی 313 امیر
حکایت «313 امیر» حکایت مؤمنانی است که در شب سرد و تاریک غیبت کبرای ولیّ والاشأن خود «عجّل الله تعالی فرجه الشریف» مشعل یاد او را بر دل‌های خود، فروزان کرده‌اند تا خستگی ناشی از ظلم ظالمان و جهل جاهلان، آنان را در مسیر علم به «حقائق دین مبین» و عمل خالصانه به آن، سست نکند

بزرگ‌مردانی که در کوران وقایع و طوفان حوادث، بر سر عهد و پیمان‌شان با خالق‌شان «تقدّست اسمائه» باقی اند و در برابر حیل شیاطین جن و انس، در تبدیل و تحریف دین خدا و نهادن بدعت‌ها در آن، ذره‌ای از «قول ثابت» خود فرو ننشسته‌اند

همان اولیاء خدا که در طلیعه‌ی قیام قائم آل محمّد «صلی الله علیه و آله و سلم» به او می‌پیوندند و هرکدام، بر فوجی از مؤمنان، «امیر» می‌گردند تا بنیان‌های توحید ناب و تعبد خالص را علی‌رغم امیال کافران «دل»خواه‌گرا، در سراسر جهان، نهاده نمایند

آری! همان‌ها را می‌گویم که زمینی بر زمین دیگر، فخر می‌کند که بدان و آگاه باش امروز یکی از آن 313 امیر، پای بر من گذاشت همان‌طور که نگارنده‌ی این سطور، فخر می‌کند که نام والای آنان را بر پایگاه اطلاع‌رسانی خود، نهاده است و بیشتر فخر خواهد کرد اگر توفیق یابد، تحت لوای یکی از آن 313 امیر، به نهضت حضرت بقیّةالله الاعظم «ارواحنا فداه» خدمتی نماید

..لو ادرکته لخدمته ایّام حیاتی...

Design and program by alireza
2007 - 2024