پرسش و پیام

برای ارسال پیام یا پرسش از طریق نرم‌افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید

در غیر این صورت می‌توانید با ایمیل ذیل در ارتباط باشید



جستجو


سایت‌های دینی
مؤسسه‌ی تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف

مؤسسه‌ی امام صادق علیه‌السلام

مرکز آل البیت علیهم‌السلام

مرکز الأبحاث العقائدیة

أسئلة الشیعة

جناب سید علی حسینی سیستانی

جناب سید موسی شبیری زنجانی

جناب شیخ حسین وحید خراسانی

جناب شیخ یدالله دوزدوزانی

جناب شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی

جناب سید محمد سعید حکیم

جناب سید محمد حسینی شاهرودی

جناب سید صادق حسینی شیرازی

جناب سید صادق حسینی روحانی

جناب سید علی حسینی میلانی

جناب شیخ حسن میلانی

جناب سید جعفر سیدان

جناب محمدرضا حکیمی

پایگاه‌های اسلامی

دارالحدیث
نیکی به مادر، نهی‌ش از منکر « امر به معروف، نهی از منکر « پرسش‌ها « سیصدوسیزده امیر
4859بازدید

نیکی به مادر، نهی‌ش از منکر

در مورد این روایت توضیحی بفرمایید: «جاء رجل إلى رسول‌الله(ص) فقال: إن أمی لا تدفع ید لامس. قال: فاحبسها. قال: قد فعلت. قال: فامنع من یدخل علیها. قال: قد فعلت. قال: فقیّدها فإنک لا تبرّها بشیء أفضل من أن تمنعها من محارم الله عزوجل»

روایت، درباره‌ی امر به معروف و نهی از منکر نسبت به والدین است که با توجه به بحث احسان به والدین و این‌که گاه نهی از منکر، موجب رنجش آنان می‌شود و... مجال بحث و نظر در این موضوع فقهی هست و آراء فقهاء در آن مختلف. بهرحال در مقام توضیح و تشریح روایت می‌توان چنین گفت:

مردی نزد رسول‌خدا(ص) آمد و از بی‌عفتی مادر خود شکایت کرد با این تعبیر کنایی که مادرم دست خواهان تماس را رد نمی‌کند.

حضرت(ص) فرمود: او را زندانی کن.

عرض کرد: کرده‌ام.

فرمود: مانع کسانی شو که بر او وارد می‌شوند.

عرض کرد: کرده‌ام.

فرمود: او را به بند بکش چرا که نیکی بهتر از این به مادرت نمی‌توانی بکنی که او را از حرام خدا بازداری.

یعنی گرچه ظاهر این کار بدی است اما در واقع نیکی است چون او را از گناه و عذاب باز می‌داری. البته همانطور که از کلمه «محارم الله» بر می‌آید، باید آن کار، حرام باشد. اما اگر حرام نباشد و فقط از حیث اخلاقی و اجتماعی، ناپسند و یا خلاف تعصبات و غیرت‌های نابجا باشد و کسی بخواهد بابت این جهات، آزادی‌های مشروع دیگری را محدود نماید چنین کاری مردود و نامشروع است و خود، منکری است که باید از آن نهی نمود.



ارسال آدرس این صفحه به ایمیل دیگران

درباره‌ی 313 امیر
حکایت «313 امیر» حکایت مؤمنانی است که در شب سرد و تاریک غیبت کبرای ولیّ والاشأن خود «عجّل الله تعالی فرجه الشریف» مشعل یاد او را بر دل‌های خود، فروزان کرده‌اند تا خستگی ناشی از ظلم ظالمان و جهل جاهلان، آنان را در مسیر علم به «حقائق دین مبین» و عمل خالصانه به آن، سست نکند

بزرگ‌مردانی که در کوران وقایع و طوفان حوادث، بر سر عهد و پیمان‌شان با خالق‌شان «تقدّست اسمائه» باقی اند و در برابر حیل شیاطین جن و انس، در تبدیل و تحریف دین خدا و نهادن بدعت‌ها در آن، ذره‌ای از «قول ثابت» خود فرو ننشسته‌اند

همان اولیاء خدا که در طلیعه‌ی قیام قائم آل محمّد «صلی الله علیه و آله و سلم» به او می‌پیوندند و هرکدام، بر فوجی از مؤمنان، «امیر» می‌گردند تا بنیان‌های توحید ناب و تعبد خالص را علی‌رغم امیال کافران «دل»خواه‌گرا، در سراسر جهان، نهاده نمایند

آری! همان‌ها را می‌گویم که زمینی بر زمین دیگر، فخر می‌کند که بدان و آگاه باش امروز یکی از آن 313 امیر، پای بر من گذاشت همان‌طور که نگارنده‌ی این سطور، فخر می‌کند که نام والای آنان را بر پایگاه اطلاع‌رسانی خود، نهاده است و بیشتر فخر خواهد کرد اگر توفیق یابد، تحت لوای یکی از آن 313 امیر، به نهضت حضرت بقیّةالله الاعظم «ارواحنا فداه» خدمتی نماید

..لو ادرکته لخدمته ایّام حیاتی...

2007 - 2024