عرض شد عبارت مذکور، در هیچ منبع حدیثی معروفی، حتی با سند ضعیف هم مشاهده نشده است. این یک مدعای علمی است و راه مواجهه با آن نیز باید علمی باشد. اگر کسی برای این عبارت، منبعی از کتب حدیثی دارد (ولو با سند ضعیف) میتواند ارائه کرده و حداقل، وجود آن را به عنوان حدیث، اثبات کند (صرفنظر از صحت سندش)
در این مقام، چند ساعت سخنرانی و تحلیل، فایدهای نداشته و چیزی را اثبات نمیکند. صرفاً باید سند موجه، ارائه شود تا وجود یک عبارت، به عنوان حدیث، مقبول افتد.
همانطور که در نوشتار مربوط، عرض شد، این عبارت به لحاظ مضمونش، در جهت تقویت بعضی افکار یا ترویج برخی افراد، مکرر به کار رفته و به آن استناد شده و مشهور گردیده است. مضمون کل یوم عاشورا و... بستر مناسبی برای ارائهی برخی عقائد حق یا باطل بوده و مفاد آن، بهخوبی قابلیت تحمل تحلیلها و تفسیرهای جهتدار را دارد.
اینجاست که برای محقق، سؤال طرح میشود که قطعنظر از مضمون منتفعٌبه آن، آیا سندی هم برای آن ارائه شده و تحلیلهای مبتنی بر حدیثبودن آن، آیا اساس و ریشهای دارد یا خیر؟ این سؤالی مهم و ریشهایست و پاسخ علمی مبتنی بر مفاهیم علمالحدیث میطلبد و نه دریافتهای فلسفی و عرفانی.
جهت دیگری که در مقام پاسخ، شایسته است توجه داده شود این است که مدعای مذکور در آن نوشتار، دیدگاه خاص نگارنده نیست و نظر برخی از علما و اندیشمندان دینی نیز همان یا همسوی آن میباشد.
البته وقتی بعضی از علما، از نظر رسانهای چندان مطرح نشده و در افکار عمومی تبلیغ نمیگردند، طبعاً نظراتشان مشهور نمیشود و وقتی کسی نظر مشابه آنان و مخالف نظر صاحبان تریبون و رسانه را بیان عمومی میکند، برای افراد عادی، ایجاد سؤال یا ابهام مینماید.