پرسش و پیام

برای ارسال پیام یا پرسش از طریق نرم‌افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید

در غیر این صورت می‌توانید با ایمیل ذیل در ارتباط باشید



جستجو


سایت‌های دینی
مؤسسه‌ی تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف

مؤسسه‌ی امام صادق علیه‌السلام

مرکز آل البیت علیهم‌السلام

مرکز الأبحاث العقائدیة

أسئلة الشیعة

جناب سید علی حسینی سیستانی

جناب سید موسی شبیری زنجانی

جناب شیخ حسین وحید خراسانی

جناب شیخ یدالله دوزدوزانی

جناب شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی

جناب سید محمد سعید حکیم

جناب سید محمد حسینی شاهرودی

جناب سید صادق حسینی شیرازی

جناب سید صادق حسینی روحانی

جناب سید علی حسینی میلانی

جناب شیخ حسن میلانی

جناب سید جعفر سیدان

جناب محمدرضا حکیمی

پایگاه‌های اسلامی

دارالحدیث
زمان بـراندازی خون « اراده، ربوبیت و افعال الهی « پرسش‌ها « سیصدوسیزده امیر
1786بازدید

زمان بـراندازی خون

درباره‌ی خون ِبـرانداز، سؤالی که مطرح است این‌که بـراندازی خون یا همان خونی که بـراندازی می‌کند تا چه میزان و در چه فاصله‌ی زمانی، باعث بـراندازی می‌شود؟ همچنین اگر مثلاً کسی سی‌سال پیش، به‌دست حکومتی کشته شده، اگر آن حکومت تا به امروز پابرجا مانده یعنی خون آن فرد، به‌حق ریخته شده است؟ یا تعبیر دیگری دارد؟

فاصله‌ی زمانی مشخصی مطرح نیست و در نوشتار نیز آمد: «ولو به‌تدریج» لذا ممکن است حکومتی که در نظر بدوی، طبق تقدیر الهی، مهلت مثلاً ده‌ساله دارد، در اثر خون حرام، با سه‌سال تقلیل، به حکومت هفت‌ساله تبدیل شود و همین مقدار، کافی است برای صدق معنای «انقطاع مدت». مورد سخن، این‌که در نظامات خفیه‌ی الهیه، چنین تأثیری برای خون، تعبیه شده و لحاظ می‌گردد. اما در نهایت به چه عددی در واحد زمان، منجر شود الله أعلم.

مفاهیم طویل و قصیر و بلند و کوتاه نیز مفاهیمی نسبی هستند. فلذا اگر حاکمی مثلاً سی‌سال دوام آورد می‌توان سی را با چهل مقایسه کرد و گفت شاید مهلت آن حاکم، مثلاً چهل‌سال بوده و خون ناحق، مهلت‌ش را ده‌سال تقلیل داده است. در مقام تعیین خون به‌حق و خون ناحق نیز به‌جای لحاظ امور نسبی بی‌ضابطه، باید به ضوابط و حجج شرعی ذی‌ربط رجوع گردد.

ضمناً با دقت در عبارت «سلطانک؛ فرمان‌روایی تو» و... می‌توان برداشت کرد که در این جهت، حکومت هر حاکم، جداگانه محسوب می‌شود و خون‌ریزی یک‌حاکم، به حاکم بعدی یا کلیت آن نـظـام، ربطی ندارد. با خون ناحق، مدت فرمان‌روایی حاکم، کوتاه شده و شخص او از حاکمیت، ساقط می‌گردد اما عنوان سـیـاسـی کلی حاکمیت، ممکن است برقرار بماند.



ارسال آدرس این صفحه به ایمیل دیگران

درباره‌ی 313 امیر
حکایت «313 امیر» حکایت مؤمنانی است که در شب سرد و تاریک غیبت کبرای ولیّ والاشأن خود «عجّل الله تعالی فرجه الشریف» مشعل یاد او را بر دل‌های خود، فروزان کرده‌اند تا خستگی ناشی از ظلم ظالمان و جهل جاهلان، آنان را در مسیر علم به «حقائق دین مبین» و عمل خالصانه به آن، سست نکند

بزرگ‌مردانی که در کوران وقایع و طوفان حوادث، بر سر عهد و پیمان‌شان با خالق‌شان «تقدّست اسمائه» باقی اند و در برابر حیل شیاطین جن و انس، در تبدیل و تحریف دین خدا و نهادن بدعت‌ها در آن، ذره‌ای از «قول ثابت» خود فرو ننشسته‌اند

همان اولیاء خدا که در طلیعه‌ی قیام قائم آل محمّد «صلی الله علیه و آله و سلم» به او می‌پیوندند و هرکدام، بر فوجی از مؤمنان، «امیر» می‌گردند تا بنیان‌های توحید ناب و تعبد خالص را علی‌رغم امیال کافران «دل»خواه‌گرا، در سراسر جهان، نهاده نمایند

آری! همان‌ها را می‌گویم که زمینی بر زمین دیگر، فخر می‌کند که بدان و آگاه باش امروز یکی از آن 313 امیر، پای بر من گذاشت همان‌طور که نگارنده‌ی این سطور، فخر می‌کند که نام والای آنان را بر پایگاه اطلاع‌رسانی خود، نهاده است و بیشتر فخر خواهد کرد اگر توفیق یابد، تحت لوای یکی از آن 313 امیر، به نهضت حضرت بقیّةالله الاعظم «ارواحنا فداه» خدمتی نماید

..لو ادرکته لخدمته ایّام حیاتی...

Design and program by alireza
2007 - 2024